امامت به معناي پيشوايي و رهبري در شئون اجتماعي است چه در زمينه فكري چه سياسي.
اسلام در اصل به عنوان برنامه اي سه جانبه بر انسان عرضه شده است. سه مفهوم «رهبري سياسي» و «آموزش ديني» و «تهذيب روحي» و امامت به معناي پيشوايي و رهبري در شئون اجتماعي چه در زمينه فكري و چه سياسي است.
جريان امامت از نخستين روز پس از رحلت پيامبر_ماه صفر سال يازده هجري_ تا سال وفات امام حسن عسكري_سال دويست و شصت هجري_در ميان جامعه مسلمانان ادامه يافت. در اين مدت امامت از لحاظ موضع گيري امامان در برابر قدرت هاي مسلط سياسي به طور تقريبي چهار دوره را گذرانيد.
دوره اول: دوره سكوت يا همكاري امام با اين قدرت هاست. جامعه نوپا اسلامي با وجود دشمنان قدرتمند و ضربه خورده خارجي، و با وجود عناصر تازه مسلمان و درست جانيفتاده داخلي، به هيچ وجه تاب دودستگي و اختلاف صفوف را ندارد. كمترين رخنه اي در پيكر استوار اين جامعه مي تواند همچون تهديدي نسبت به اصل و اساس آن باشد. از طرفي زاويه انحراف واقعيت از حقيقت، آن چنان فاحش نيست كه براي امير المومنين قابل تحمل نباشد. اين دوره بيست و پنج سال از رحلت پيامبر تا آغاز خلافت امير المومنين را در بر مي گيرد. زندگي امام علي عليه السلام در اين دوره حاكي از دخالت فعال و كمك و حمايتي از روي دلسوزي نسبت به اسلام و جامعه مسلمانان است. پاسخ ها و راهنمايي هاي آن حضرت به خلفاي زمان درباره مسائل سياسي و نظامي و اجتماعي و… در نهج البلاغه و كتب ديگر نقل شده است و شاهد ترديد ناپذيري است.
دوره دوم: دوره به قدرت رسيدن امامت است. چهار سال و نه ماه خلافت امير المومنين و چند ماه خلافت امام حسن عليه السلام كه با همه كوتاهي درخشنده ترين سال هاي حكومت اسلامي به شمار مي رود. روش هاي انساني و عدالت مطلق و رعايت ابعاد گوناگون اسلام در زندگي جامعه، همراه با قاطعيت و صراحت و جرأت، در اين دوره بيش از هميشه تاريخ ثبت و ضبط شده است.
دوره سوم: بيست سال ميانه صلح امام حسن و حادثه شهادت امام حسين عليهما السلام است. پس از ماجراي صلح، عملا كار نيمه مخفي شيعه براي بازگرداندن قدرت به خاندان پيامبر آغاز شد. اين فرصت طبق برآورد عادي، چندان دور از دسترس نبود و با پايان يافتن زندگي شرارت آميز معاويه، اميد آن وجود داشت. بنابر اين مي توان دوره سوم را «دوره تلاش سازنده كوتاه مدت براي ايجاد حكومت و رژيم اسلامي» نام داد.
دوره چهارم: تعقيب و ادامه روش دوره سوم در برنامه ي دراز مدت است. در زماني نزديك به دو قرن و با پيروزي ها و شكست هايي در مراحل گوناگون و همراه با پيروزي و مزين با هزاران جلوه از اخلاص و فداكاري.
مهمترين چيزي كه در زندگي ايمه به طور شايسته مورد توجه قرار نگرفته، عنصر «مبارزه حاد سياسي» است. بزرگترين هدف اين مبارزه تشكيل نظام اسلامي و تأسيس حكومتي بر پايه امامت بود. بي شك تبيين و تفسير دين و رفع تحريف ها و كج فهمي ها از معارف اسلامي و احكام ديني نيز هدف مهمي براي جهاد اهل بيت به حساب مي آمد اما طبق قرائن حتمي، جهاد اهل بيت به اين هدف ها محدود نمي شد و بزرگترين هدف آن چيزي جز «تشكيل حكومت علوي» و تأسيس نظام عادلانه اسلامي نبود. بيشترين دشواري هاي زندگي پر از ايثار ائمه و ياران آنان، به خاطر داشتن اين هدف بود.
ائمه در ميان طوفان سخت اين حوادث، هوشمندانه و شجاعانه تشيع را همچون جرياني كوچك اما عميق و پايدار از لابه لاي گذرگاه هاي دشوار و خطرناك گذراندند و خلفاي اموي و عباسي در هيچ زمان نتوانستند با نابود كردن امام، جريان امامت را نابود كنند و اين خنجر برنده همواره در پهلوي دستگاه خلافت، فرو رفته ماند و به صورت تهديدي هميشگي، آسايش را از آنان سلب كرد.
(بخشي از كتاب زيباي «انسان ۲۵۰ ساله» برگرفته از بيانات مقام معظم رهبري درباره زندگي سياسي-مبارزاتي ائمه معصومين عليهم السلام)